نواهای عاشورایی مرحوم پدر

   مرحوم پدر به دو نوحه زیر علاقه بسیاری داشتند، اجرای محرم الحرام 141 مصادف با 1388خورشیدی این دو نوا در «حسینیه آیت الله ابن الرضا» در «هیات حسینی شهرستان خوانسار» را می‌خواستم روز تاسوعا اینجا بارگذاری کنم که فرصت نشد. شادی روح همه رفتگان بویژه مرحوم سید مرتضی صاحبی مداح هیات حسینی از سال 1331 و مرحوم نور الله علوی میاندار هیات که در فیلم روز عاشورا حضور دارند، صلوات.

نوای تاسوعا: ای حرمت قبله حاجات ما***یاد تو تسبیح و مناجات ما

نوای عاشورا : آمدم تا نهضت خون و شرف برپا کنم***بهترین برنامه‌ام را کربلا اجرا کنم

دو شعر از مرحوم آیت الله سید مرتضی علوی

   دو سروده از مرحوم آیت الله حاج سید مرتضی علوی در بین دست‌نوشته‌های پدر هست که در توصیف مقام امامزاده احمد علیه السلام شهرستان خوانسار است و در پایان آنها اشاره‌ای نیز به تلاش‌های مرحوم پدر و پدربزرگ در راه بازسازی بقعه و آبادی آستان امامزاده، شده. شعر نخست به خط مرحوم حاج آقا مرتضی علوی بر روی پاکتی متعلق به حوزه علمیه نوشته شده و همانگونه که ثبت شده 28اردیبهشت85 از ساعت 7صبح الی 8.5 سروده شده و در پایان آن جمله بسیار زیبایی به عربی نوشته شده که از هر بیننده‌ای تقاضای دعای نموده،‌در ادامه تصویر و متن ابیات آمده:

بر این درگه بزن بوسه که اولاد امام است        ***             پدر باشد محّمد، جد او عاشر امام است

محمد باب او اندر بلد معروف و مشهور             ***        عراقی گویدت در عصر خود خیر الانام است

چو نامش احمد، بابش محمد، جد او هادی        ***          برای مردم خوانسار ما دولت به کام است

ملایک پاسبان وقد او در شب و روز                   ***        حضور قدسیان در حضرتش فخر تمام است

ز نسل او بدند سادات سرچشمه به خوانسار   ***                   مدنیها، نقویها ز اولادش به نام است

به نامه احمد و سید تقی، آیات خوانسار            ***             بگفتندی عظیم و قدر او بر ما پیام است

بزن بوسه مناجاتی بکن در حضرت او                ***      توسل جو که او هم پور و هم عّم امام است

ز انوار الهی در برش تو توشه برگیر                   ***          سلیل مصطفی، نور هدی، بدر تمام است

خداوندا بیفزا عّز و جاهش هر شب و روز         ***  که مهدی را در این درگه ز رحمت رسم تام است

به عشق او حسین صاحبی شوریدگی کرد       ***             ز جهد او کنون این بارگه شان امام است

ز مردم همت و از او صداقت گشته ظاهر          ***        سرایی این چنین از بهر او خیر المقام است

ز بعد خود وصیت کرده بر فرزند دوم                  ***                   که او هم چون پدر در جهد تام است

تو هم ای مرتضی خاشع شو اندر بیت احرار     ***     شفاعت را به محشر عظر او اندر مشام است

سلیل: فرزند

---

شعر دوم در بین یادداشت‌های مرحوم پدر با خط خودشان موج ود است:

اینجا مزار پاک احمد بن محمد است       ***   آنکس که خاک پای درش توتیای سرمد است

جدش بود علی نقی، دهم امام             ***                کو را همه اندر جهان نور احمد است

بشتاب به درگه این سبط مصطفی دلا   ***           کاین جلوه جمال تو را صبح اسعد است

خوانسار ما گشته مزین بدین شریف      ***              بر زایران حرم چنو مشک اسود است

این نور مصطفی که آرمیده در این مکان ***         اندر سپهر عشق و ولایت چو قرقد است

سادات متقی از نسل او کند بیان           ***           بر عالم و عالمیان که او ماه امجد است

از صاحبی که خود و باب او بدند قرین     ***         بشنو که گفته‌اند نور این بقعه تا ابد است

از مرتضی سوال نمودم به وقت صبح     ***      ناجی سرای اهل بلد از خدای محمد است

چنو: همانند، قرقد: نام کوهی در مکه، باب: بابا

شجره نامه

   از دستنوشته‌های خدابیامرز پدر شجره‌نامه جالبی از مرحوم مادرش (مادر بزرگم) که 16 آذرماه سال1377 به رحمت خدا رفت دیدم؛ مرحوم انیس قاضی دختر دوم ملا اسماعیل قاضی بود. به خاطر دارم یک هفته قبل از فوتش به من گفت «بیا من رو ببر سر قبر بابام»، پشت بازار بالای بقعه آیت الله خوانساری. . آن زمان خواندن نوشته سنگ قبر برایم خیلی دشوار بود و به زحمت سال 1340قمری را از رویش خواندم که سال فوت پدرش بود و می‌خواست بداند. مدتی پیش رفتم و از سنگ عکس گرفتم تصویر وماده تاریخش را هم حساب کردم. تصویر سنگ قبر و ابیات ماده تاریخ که توسط برادر ملااسماعیل،‌ملا زین العابدین سروده شده و در دو طرف سنگ حک شده به این ترتیب است:

قاضی شرع احمد مرسل ***  سالک ملت حنیف حنیل

ارجعی را جواب داد و شتافت  ***  به جوار کریم رب جلیل

و قضی نحبه علی البعین  ***  هادی القوم حافظ التنزیل

بهر تاریخ رحتلش بنوشت ***  اخ غمدیده عابدین علیل

دهه دوم مه شعبان  ***  به جنان شد مقام اسماعیل

     جد مادر بزرگم، ملا عبدالله، سه فرزند پسر داشت. ملا اسماعیل صاحب اولاد پسر نشد، از ملا زین العابدین هم تنها یک فرزند دختر باقی ماند. محمد علی پدر آقای تقی قاضی بود که از اعضای شورای شهر تهران در سال‌های دور پیش از انقلاب بود.

    همین، اطلاعات بیشتری مرقوم نشده بود!

ضریح در دو نما

   شنیده‌اید که سال به سال دریغ از پارسال! دیدنش هم بد نیست:

   دو تصویر نخست مربوط به یکشنبه مورخ 93/03/11 و مراسم استقبال از ضریح جدید امامزاده احمد علیه السلام شهرستان خوانسار است:

چهار تصویر زیر هم مربوط به سال 1364 هستند وضریحی که 29سال پیش وارد خوانسار شد:

   در این 29سال خیلی چیزها تغییر کرده؛ تعداد خودروهای در حال تردد در کل کشور بنا بر آمار انجمن خودروسازان از حدود یک ملیون به 14 ملیون دستگاه افزایش پیدا کرده. جمعیت ایران طبق آمار منتشر شده مرکز آمار از 45ملیون نفر شده 77ملیون ولی بیشتر ما معتقدیم مردم قدیم خالص‌تر و پاکت‌تر بودند. خوانسار دیگر روحانیون زاهد و عالم و عاملی مانند آیت الله سید حسین علوی،‌ حاج‌آقا مرتضی علوی و حاج آقا غضنفری را ندارد. مرحوم پدرم (نفر سوم از سمت چپ) هم دیگر نبود تا مراسم استقبال از ضریح را دامنه برنامه‌ریزی کند و با پارچه‌ای سبز آن را تزیین کند. (منابع آماری نزد من موجود است و در صورت درخواست قابل ارسال).

ما و امامزاده

مرحوم پدربزرگم از سال 1299خورشیدی پس از زیارت عتبات عالیات نسبت به بازسازی و تصدی آستان مقدس امامزاده احمد شهرستان خوانسار اقدام نمودند. از سال 1364 و پس از فوت ایشان مرحوم پدرم راه ایشان را ادامه دادند. شرح این قضایا را به طور مفصل از یادداشت‌های پدر در آینده به امید خدا مرقوم خواهم کرد. برای شروع پنج عکس گویای تاریخ تقدیم می‌شود:

مرحوم پدربزرگم در کنار بقعه و ضریح قدیمی شاهزاده احمد (این بقعه 3*4متر بوده):

ساخت گنبد امامزاده:

نصب ضریح طلایی امامزاده با حضور مرحوم ایت الله عظمی سید حسین علوی، همچنین در این تصویر مرحوم آیت الله غضنفری، پدر بزرک و پدرم  نیز حضور دارند:

نمایی از گنبد و گلدسته دهه 70خورشیدی:

نمای گنبد و گلدسته پس از کاشیکاری در سال90:

اول دفتر به نام ایزد دانا

فراقت سخت می‌آید، ولیکن صبر می‌باید (اقتباس از سعدی علیه الرحمة)

   امروز چهارشنبه مورخ 1393/2/31 نخستین سالگرد درگذشت بزرگ مردی است که 68سال زیست، امٌا بسیار بیشتر از آن به خدا و خلق‌اش خدمت کرد. پدرم یادداشت‌هایی پراکنده را از اجدادش و از تاریخچه امامزاده احمد علیه السلام خوانسار باقی گذاشته که در فکر گردآوری و انتشار آنها بود. چون به قول مرحوم قیصر همیشه چقدر زود دیر می‌شود، فرصت این کار را نیافت، امروز تصمیم گرفتم به تدریج این یادداشت‌ها را در اینجا قرار دهم. باشد که مفید واقع شود.